کد مطلب:315782 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:65

امام زین العابدین درباره ی از خودگذشتگی، امتحان، و ... او گریه کرده است
مرحوم مجلسی رحمه الله از كتاب امالی صدوق رحمه الله از ابوحمزه ثمالی نقل كرده است:

روزی امام زین العابدین علیه السلام به عبیدالله پسر عباس بن علی بن ابی طالب علیهم السلام نظر نمود و گریه كرد، سپس فرمود:

«رحم الله العباس فلقد آثر و ابلی وفدی اخاه بنفسه حتی قطعت یداه فابدل الله عزوجل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائكة فی الجنة كما جعل لجعفر بن ابی طالب علیهم السلام.

و ان للعباس عند الله عزوجل منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة» [1] .

«خدا رحمت كند عباس علیه السلام را كه برادرش را بر خود برگزید و آزمایش شد و جان خود را فدای برادرش نمود تا دو دستش قطع شد و خداوند عزوجل به عوض دو دستش به او دو بال داد كه هر جای بهشت كه بخواهد با ملائكه پرواز می نماید مانند جعفر بن ابی طالب علیهماالسلام.

و همانا برای عباس علیه السلام نزد خداوند تبارك و تعالی مقامی است كه همه ی شهدا - تا روز قیامت - غبطه او را می خورند».



[ صفحه 86]



در این حدیث مطالب ارزنده و خصال و صفات و مدح های مهمی برای قمر بنی هاشم دیده می شود كه سزاوار است پیرامون یكایك آنها به بحث پرداخت:

اول: ایثار قمر بنی هاشم علیه السلام

در كتب لغت «ایثار» را این گونه تعریف نموده اند:

«آثره علی نفسه، قدمه و فضله» [2] .

«ایثار نمود یعنی كسی را بر خود مقدم داشت و او را برتری داد».

پس معنای ایثار چنین می شود: در موقع نیاز، حاجت دیگری را بر خود مقدم بدارد.

بعضی گفته اند:

بخشش سه قسم است: سخا، جود و ایثار. سخا عبارت است از بخشیدن مقدار كمتر و نگهداری بیشتر، جود بخشیدن مقدار بیشتر و نگه داشتن كمتر، ایثار بخشیدن همه ی آنچه در توان است بدون اینكه برای خود چیزی نگه دارد. بنابراین ایثار والاترین مرتبه ی بخشش است و در مقام ستایش و مدح بر همه مقدم است، خدای عزوجل آن را در قرآن ذكر نموده و فرموده است:

(و یؤثرون علی انفسهم ولو كان بهم خصاصة) [3] .

«آنها را بر خویشتن و گرچه حاجتمند باشند مقدم دارند».

و خود ایثار نیز مراتبی دارد گاهی ایثار در ارتباط با مال و منصب است كه ارزش فراوانی دارد و گاهی ایثار در ارتباط با فرزند و اهل و عیال است كه ارزش آن از ایثار با مال و منصب بیشتر است و گاهی ایثار به نفس و جان است كه در حفظ جان، دیگری را بر خود مقدم می دارد و این بالاترین درجه ی ایثار است و قیمت و ارزش آن در تصور نمی گنجد و این نوع از ایثار در میان انسان ها كم دیده شده و می شود.

علی بن ابی طالب علیهماالسلام در این قسم از ایثار در تاریخ ضرب المثل است كه در



[ صفحه 87]



لیلةالمبیت جان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را بر خویش مقدم داشت و در فراش آن حضرت خوابید تا حضرت به سلامت از منزل بیرون رفتند.

ایثار قمر بنی هاشم علیه السلام به هر نحو در زندگی او دیده می شود ایثار به مال آن جایی بود كه وارد شریعه ی فرات گردید. سخت تشنه بود و آب را با كف دست خود برداشت اما نیاشامید و ریخت. مشك را به دوش كشید و از آب بیرون آمد تا شاید بتواند آب را به برادرش امام حسین علیه السلام و تشنه كامان برساند.

و این را در شعر خود ابراز نمود:



یا نفس من بعد الحسین هونی

و بعده لا كنت أن تكونی



هذا الحسین شارب المنون

و تشربین بارد المعین [4] .



آمد به یادش از لب خشك برادرش

شد غیرت فرات دو چشم ز خون ترش



گفتا نخورده آب گلستان حیدری

داری تو میل آب كجا شد برادری



تشنه است آنكه نوگل باغ فتوت است

لب تر مكن ز آب كه دور از مروت است



و ایثار به نفس و جان از آن ایثارش روشن تر است كه امان را نپذیرفت. و جان خود را فدای امام حسین علیه السلام نمود و در شعر خود به این موضوع اشاره دارد:



لا ارهب الموت اذا الموت رقا

حتی اواری فی المصالیت لقا



نفسی لنفس الطاهر الطهر وقا

انی أنا العباس اغدو بالسقا



و لا اخاف الشر یوم الملتقی [5] .

از مرگ نمی ترسم وقتی كه بیاید، حمله می كنم تا در میان مبارزان كارآزموده سخت پنهان شوم.

جانم فدای جان امام حسین علیه السلام، من عباسم كه سقا نام دارم در روز كارزار از مرگ نمی ترسم.



[ صفحه 88]



دوم: بلا و امتحان

در روایت آمده است: «و ابلی».

در مجمع البحرین فرموده است: «ابلاه بالالف: امتحنه؛ او را مورد آزمایش قرار داد».

و در المنجد گفته است:

«ابلی فی الحرب بلاء حسنا: أظهر فیها بأسه حتی بلاه الناس فامتحنوه».

«در جنگ گرفتاری خوبی متحمل شد و شجاعتش را آشكار ساخت تا جایی كه مردم او را گرفتار كردند و مورد آزمایش قرار دادند».

كلمه «ابلی» در روایت تاب هر دو معنا را دارد اگر به معنای اول باشد مراد آن است كه خداوند او را مورد امتحان و آزمایش قرار داد.

چه امتحان و آزمایشی بالاتر از این كه امام حسین علیه السلام در شب عاشورا بیعت خود را منحل نمود و فرمود: «آزادید بروید». ولی حضرت عباس و بقیه بنی هاشم عرض كردند: «چرا چنین كاری بكنیم و تو را تنها بگذاریم؟ برای اینكه بعد از تو زنده بمانیم؟ خداوند هرگز چنین روزی را نیاورد... پناه به خدا و ماه حرام كه ما تو را تنها بگذاریم. اگر چنین نماییم به مردم چه بگوییم؟ به مردم بگوییم آقا و پسر آقا و پناهگاه خود را تنها گذاشتیم تا آماج تیرها گردد و در معرض نیزه ها قرار گیرد و درندگان او را بدرند و ما به خاطر علاقه ی به دنیا فرار كردیم؟! پناه به خدا ما چنین نخواهیم كرد بلكه در كنار تو زنده می مانیم و با تو می میریم». [6] .

و چه امتحان و آزمایشی از این بالاتر كه از عبیدالله بن زیاد لعنة الله علیه برای حضرت عباس و برادرانش امان نامه گرفتند ولی حضرت به شمر ملعون فرمود: «خداوند تو و امانت را لعنت كند. اگر تو دایی ما هستی آیا سزاوار است كه به ما امان بدهی و پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم امان نداشته باشد». [7] .



[ صفحه 89]



شنیدن این سخنان آسان است ولی در مقام امتحان در موقع عمل اهل آن كم هستند.

و اگر این كلمه به معنایی باشد كه در المنجد آمده است باز هم حق است و درست زیرا ابی الفضل العباس در جنگ چنان امتحان داد و شجاعت به خرج داد كه دوست و دشمن او را تحسین كردند كه بعضی گفته اند: بیست و پنج هزار از دشمنان را به قتل رسانید. [8] .

شاهد بر معنای دوم این است كه روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه این جمله در آن آمده است: «و ابلی بلاء حسنا».

و فاضل معاصر دهسرخی این گونه ترجمه نموده است:

«امتحان خوبی پس داد یا در جنگ قوتش را آزمود». [9] .

سوم: فداكاری در پیش مرگی

در روایت آمده است كه: «و فدی أخاه بنفسه».

مرحوم كلباسی رحمه الله این جمله را چنین ترجمه نموده است:

«اختیار كرد حیات آن حضرت را بر حیات خود و به اصطلاح زبان فارسی پیش مرگ آن حضرت گردید». [10] .

گرچه معلوم بود امام حسین علیه السلام به شهادت می رسد ولی حفظ امام علیه السلام در حد امكان هر چند به مقداری اندك واجب بود روی این جهت قمر بنی هاشم علیه السلام حیات حضرت سیدالشهداء علیه السلام را بر حیات خود مقدم داشت و پیش از آن حضرت اقدام به جنگ نمود، در عین حال كه می توانست از میدان معركه بیرون رود و جان سالم به در برد.

چهارم و پنجم: در حدیث از مقام و مرتبه ی حضرت ابوالفضل علیه السلام سخن به میان آمده است كه خداوند در عوض دو دستش دو بال به او داده است كه در هر جایی از بهشت كه اراده نماید می تواند تشریف ببرد و این خصوصیت فقط برای آن حضرت و جعفر طیار است.



[ صفحه 90]



و نیز برای حضرت عباس علیه السلام درجه و مقامی است كه همه ی شهیدان واقعی غبطه ی آن مقام را می خورند. البته مقصود شهدای غیر معصوم است كه كسی به مقام معصومین نمی رسد.

ششم: امام زین العابدین علیه السلام برای قمر بنی هاشم علیه السلام گریه نمود و روشن است كه گریه ی امام علیه السلام مانند گریه ی مردم عادی نیست او فقط برای حق و بر حق گریه می نماید.

گریه ی امام سجاد علیه السلام در مصیبت عمویش منحصر به این مورد نیست. مرحوم مقرم می نویسد: هر وقت امام زین العابدین علیه السلام عبیدالله فرزند قمر بنی هاشم علیه السلام را می دید اشكش جاری می شد و می گریست. علت گریه را از آن حضرت پرسیدند، فرمود: «به یاد موقف پدرش در كربلا می افتم، نمی توانم از گریه خودداری نمایم». [11] .


[1] بحارالانوار، ج 45، ص 298.

[2] مجمع البحرين، ج 3، ص 198.

[3] حشر / 9.

[4] بطل العلقمي، ج 2، ص 348 - 373.

[5] همان، ج 3، ص 231.

[6] مجالس عاشورا، ص 250.

[7] همان، ص 229 و 230 جريان امان نامه در جريان روز عاشورا ذكر مي شود.

[8] رمز المصيبة، ج 2، ص 230 پاورقي.

[9] همان.

[10] خصايص العباسيه، ص 222.

[11] العباس، ص 197.